Tuesday, December 20, 2011

كوهی که همیشه می سوزد

كوهی که همیشه میسوزد
 
 در جاده رامهرمز به سمت رود زرد و در مسیر خیجه و ماماتین بعد از روستای گنبد لران، کوهی آتشین وجود دارد که از گذشتههای دور تا کنون شبانه روز میسوخته است، مردم محلی به این کوه «تشکوه» میگویند.
 
به گفته کارشناسان زمین شناسی دلیل شعله ور شدن آتش کوه گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح است.
 
1- روشنی آتش این کوه در تاریکی شب جلوه زیبایی به منطقه می دهد به گونه ای که تا به حال توانسته گردشگران زیادی را در ساعات شب به سوی خود بکشاند. مسئله قابل توجه برای گردشگران این است که در مجاورت این آتش کوه به دلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمی توان آتش دیگری روشن کرد. جالب این است که گردشگران برای رسیدن به این منطقه از مردم استان کمک می گیرند چون هیچ تابلویی برای نشان دادن این جاذبه گردشگری و نفتی خوزستان وجود ندارد.
2- غیر از تشکوه در نزدیکی شهر صنعتی امیدیه و منطقه آغاجاری نیز کوهی وجود دارد که مردم محلی آن را کوه سوخته مینامند. از لابه لای خاک و سنگهای کوه سوخته زبانه های آتش بیرون میآید و دود سیاهی را راهی آسمان میکند. این دود باعث می شود تا فضای اطراف چشمه های آتش این کوه نیز سیاه رنگ به نظر برسد.
کوه سوخته کوچکتر از تشکوه است. رنگ سیاه کوه آن را از سلسله جبال اطرافش مجزا کرده است. در قله کوه در اثر زمین لغزش یا رانش زمین شکاف عمیقی وجود دارد که دهانه اصلی خروج گاز بوده و آتش از درون آن شعله ور است.
3- کوه سوخته امیدیه به دلیل شکل و شمایل ظاهری و آثار و شواهد هیدروکربوری در سطح زمین یک اثر ژئوتوریسمی ارزشمند و گرانبها در حوزه زمین شناسی است که نه تنها برای زمین شناسان بلکه برای همه علاقمندان به طبیعت جذاب و دیدنی به نظر میرسد.
4-تشکوه و کوه سوخته از نظر مباحث زمین شناسی بسیار با اهمیت و مورد مطالعه کارشناسان این حوزه است و اکنون تشکوه که بیشتر در میان مردم شهرت دارد به یکی از جاذبه های عجیب گردشگری استان خوزستان تبدیل شده است.
 
 
کاش مسولان کشور به فکر بیافتند و قسمتهای از این کشور  که اینگونه در دنیا تک هستن معرفی و مردم رو اشنا کنه قابل ذکر هست که یکی از تورهای که در دنیا برای توریست ها میگذارنند اکو توریست میباشد که مناطق بکر و دست نخوره و یا حتی معادن متروک کشورها را به توریست ها نشان میدهند.



Farshid Farhat Academic Website
Farshid Farhat Assistantship Website
Farshid Farhat GooglePage
Farshid Farhat GoogleSite
Farshid Farhat Picasaweb
Dawn of Darkness
coolteenbuddy
farshead
Farsheed Farhat
frashpix
sbisc4sharif
BLOGSPOTTER
FBLOGGER
mp3 music playlist
Bahram Radan
Sanjesh سنجش
Sazman Sanjesh سازمان سنجش
300 THE MOVIE (Three Hundred)
Mohammad Reza Golzar
HEART
frash labels
frash83
frash next generation
Forgotten Dream
frash yahoo! 360
Apple iPhone .ir
Persian Girl
frash
Persian Boy
Farshid 2002
Farshid 2007
Farshid 2010
Farshid 2001
DREAM
Farshid 2006
Farshid 2011
Farshid 2000
فرشید
Farshid 2009
Farshid 2004
Farshid 2008
Farshidus
فرحت
FARHAT
سایت گوگل فرشيد فرحت
sbisc4sut
فراامنیت
کودکان خیال
Student Branch of Iranian Society of Cryptology
شاخه دانشجويی انجمن رمز ایران در دانشگاه صنعتی شریف





Wednesday, December 14, 2011

میراث جاویدان «هنریتا لکس»/ سلول ها ی فنا ناپذیر زنی دو رگه در خدمت علم پزشکی

میراث جاویدان «هنریتا لکس»

نوشته شده توسط علیرضا مجیدی در تاریخ ۳آبان ۱۳۹۰

میراث به جا مانده از هر انسان، به فراخور جایگاه اجتماعی، شخصیتی، علمی
و میزان ثروتش در طی حیات متفاوت است، از بعضی از افراد تنها خاطره‌ای در
ذهن خانواده‌هایشان باقی می‌ماند، اما بعضی‌های دیگر حتی پس از مرگ هم
میراثی از خود به جای می‌گذارند که بر زندگی انسان‌های دیگر تأثیر
می‌گذارد و روند تکامل یک جامعه را تغییر می‌دهد.
در این میان، البته کسانی هم پیدا می‌شوند که ناخواسته نام و خاطره‌شان
جاودان باقی می‌ماند!

هنریتا لکسHenrietta Lacks یکی از این افراد بود. او در آگوست سال ۱۹۲۰در
یکی از شهرهای ایالت ویرجینیا به دنیا آمد. خانواده آنها بسیار پرجمعیت
بود، مادر هنریتا در هنگام دهمین زایمانش، درگذشت. پدر او که حس می‌کرد
از عهده سرپرستی این همه فرزند برنمی‌آید، هر کدام از آنها را به
خویشاوندی سپرد، وظیفه بزرگ کردن هنریتا هم به پدربزرگش سپرده شد.
در سال ۱۹۴۱، هنریتا با پسرعمویش ازدواج کرد، تا این زمان آنها در مزارع
تنباکو کار می‌کردند، اما در این زمان برای کار به یک کارخانه نورد فلز
رفتند، سپس آنها صاحب یک خانه و پنج فرزند شدند.



در ژانویه سال ۱۹۵۱، هنریتا که احساس توده‌ای در شکم می‌کرد و خونریزی
غیرطبیعی بدون ارتباط با سیکل قاعدگی داشت، به بیمارستان رفت. از او
آزمایش سیفیلیس به عمل آمد که منفی بود، برای آزمایشات بیشتر او را به
بیمارستان جانز هاپکینز فرستادند. این بیمارستان، تنها انتخاب او بود،
چون تنها بیمارستان در دسترسی بود که بیماران سیاه‌پوست را می‌پذیرفت.

آزمایشات پاتولوژی نشان دادند که او سرطان دهانه رحم دارد، او را چند
روزی با گذاشتن میله‌های رادیوم در داخل واژن درمان کردند و سپس با توصیه
برای بازگشت مجدد برای پیگیری درمان، مرخص کردند.
در طی درمان با این شیوه، قسمت کوچکی از بافت دهانه رحم هنریتا که حاوی
سلول‌های سالم و همچنین سرطانی بود، البته بدون اجازه او، برداشته شد.
این سلول‌ها به دکتر «جورج اوتو گی» George Otto Gey داده شد.

هنریتا برای ادامه درمان با اشعه ایکس مجددا به بیمارستان بازگشت، اما در
این زمان حال او بد شده بود، پزشکان که تصور می‌کردند بیماری زمینه‌ای
مقاربتی او وضعش را بدتر کرده، او را مورد درمان آنتی‌بیوتیکی قرار
دادند.

در هشتم ماه اگوست، هنریتا در بیمارستان بستری شد و تا زمان مرگش در
بیمارستان باقی ماند، او در چهارم اکتبر سال ۱۹۵۱، در ۳۱سالگی، به خاطر
نارسایی کلیوی ناشی از بیماری درگذشت، کالبدشکافی بعد از مرگ نشان داد که
سلول‌های سرطانی به همه بدن او دست‌اندازی (متاستاز) کرده بودند.

پیکر هنریتا را بدون سنگ قبر در یک مراسم خانوادگی به خاک سپردند.

اما میراث این زن «عادی» چه بود؟!

سلول‌هایش!

سلول‌هایی که به دکتر جورج گی داده شدند، خصوصیتی شگفت‌انگیز داشتند،
آنها زنده می‌ماندند و به رشد خود ادامه می‌دادند. تا پیش از آن،
سلول‌هایی که از بدن افراد برداشته می‌شدند، تنها چند روز زنده باقی
می‌ماندند و همین مسئله باعث زحمت دانشمندان می‌شد و آنها نمی‌توانستند
آزمایشات دلخواه را روی سلول‌ها انجام بدهد.
اما دکتر گی متوجه متفاوت بودن بعضی از سلول‌های هنریتا از لحاظ توان بقا
و تکثیر شد، آنها را جدا کرد و نام سلول‌های هلا HeLa را بر آنها نهاد.
این نام از ترکیب دو حرف اول نام کوچک و خانوادگی Henrietta Lacks ایجاد
شد.

این سلول‌های «جاودانی بودند، یعنی بر خلاف دیگر سلول‌های انسانی که بعد
از چند چرخه تکثیر، می‌مردند، زنده می‌ماندند و تقسیم می‌شدند.


سلول‌های هلا در زیر میکروسکوپ الکترونی


همین سلول‌های فناناپذیر، سوژه آزمایشات مهم و تأثیرگذاری در پژوهش‌های
پزشکی و زیست‌شناسی شدند.

یکی از مهم‌ترین پژوهش‌هایی که بدون یاری جستن از سلول‌های هلا غیرممکن
بود، پژوهش‌های مربوط به ساخت واکسن بیماری فلج اطفال یا پولیو بود. در
آن سال‌ها ده هزار نفر روی این بیماری کار می‌کردند، با استفاده از همین
سلول‌های هلا بود که در سال ۱۹۵۴، جونانس سالک Jonas Salk موفق شد، واکسن
بیماری فلج اطفال را بسازد.

به زودی تقاضا برای سلول‌های هلا بالا رفت و سلول‌های هلا به تولید انبوه
رسیدند، از این زمان به بعد، سلول‌های فناناپذیر هنریتا به محققان سراسر
دنیا، پست می‌شدند و در پژوهش‌های سرطان ایدز، مطالعات مربوط به اثر
پرتوها و مواد سمی و نقشه‌برداری ژنتیکی مورد استفاده قرار می‌گرفتند،
آنها حتی برای آزمایش حساسیت به چسب و مواد آرایشی هم مورد استفاده قرار
گرفتند.

تخمین زده می‌شود که تا به حال، بیست تُن سلول هلا تولید شده باشد و بیش
از شصت هزار مقاله علمی با استفاده از همین سلول‌ها نوشته باشد، هنوز هم
هر ماه ۳۰۰مقاله بر این تعداد اضافه می‌شود.

اما چرا سلول‌های خانم هنریتا، چنین ویژگی منحصر به فردی داشتند،
پژوهشگران حدس می‌زنند که عملکرد تلومراز (Telomerase) در این سلول‌ها
قدری با سلول‌های طبیعی تفاوت داشته باشد.

در دهه هفتاد شماری از دانشمندان با خانواده هنریتا تماس گرفتند و از
آنها خواستند که نمونه خون بدهند، تنها در این زمان بود که خانواده این
زن متوجه شدند که سلول‌های هنریتا قبل از مرگش برداشته شده و چنین
کاربردهایی پیدا کرده است. اما هیچ عضو دیگر خانواده هنریتا، سلول‌هایی
با خصوصیت او را نداشت. استفاده تجاری از سلول‌های هنریتا باعث شد که کار
به دادگاه هم کشیده شود، اما قاضی فدرال حکم داد که چنین کاربردی
بی‌اشکال است.
در سال ۱۹۶۶، دانشکده پزشکی Morehouse آتلانتا و شهردار این شهر از خدمات
پس از مرگ خانواده لکس تقدیر کرد، متعاقب آن از خدمات پژوهشگران درگیر در
این پروژه مانند دکتر گی که متوجه ویژگی‌ فناناپذیری سلول‌ها هلا شد، هم
تقدیر شد. در سال ۲۰۱۱دانشگاه ایالت مورگان به هنریتا دکتری افتخاری پس
از مرگ اعطا کرد و در همین سال، قرار شد که نام یک دبیرستان که قرار است
در سال ۲۰۱۳افتتاح شود، به نام او باشد.

در سال ۱۹۹۸، بی‌بی‌سی مستند یک ساعته‌ای را در مورد این واقعه ساخت که
در جشنواره بین‌المللی سانفرانسیسکو، به عنوان بهترین مستند علمی جایزه
گرفت.

در سال ۲۰۱۰، کتابی با نام «حیات جاویدان هنریتا لکس» به قلم «ربکا
اسکلوت» نوشته شد که درباره خانواده هنریتا و تأثیرگذاری سلول‌های هلا
بود.




در می ۲۰۱۰اعلام شد که شبکه تلویزیونی HBO، قصد دارد با همکاریاپرا
وینفری و الن بال، فیلمی در مورد این ماجرا بسازد. در هفدهم همین ماه،
یکی از قسمت‌های سریال مشهور Law & Order، پخش شد که خط کلی داستان آن
الهام‌گرفته از ماجرای هنریتا بود.
هنریتا لکس با اصلیت آمریکایی – آفریقایی، زن ، همسر و مادری بود که
میراث جاودانی از خود به جا گذاشت که روی زندگی همه بشریت اثر گذاشت.
شاید ما هم قسمتی از سلامتی خود را مدیون هنریتا باشیم.

Sunday, December 11, 2011

زنجیر عشق

یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود.
 
اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.
اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.
زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"
و او به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"
***
چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ،ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.
او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید.
وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.
وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود.
 در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!".
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت:
"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه…"
به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک
میکنه و قول بدیم که
نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه
این داستان رو برای هر کس که دوست دارید بفرستید… نگذارید زنجیر عشق به شما ختم بشه



Monday, December 5, 2011

قوانینی که نیوتن از قلم انداخت

وانینی که نیوتن از قلم انداخت...
   
 
 
  قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
 
 
قانون تلفن:
اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
 
 
قانون تعمیر:
بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
 
 
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.
 
 
قانون معذوریت:
اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.
 
 
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
 
 
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.
 
 
قانون نتیجه:
وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد..
 
 
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
 
 
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.
 
 
قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

Sunday, December 4, 2011

دو ویژگی جالب Gmail که شاید ندانید!


دو ویژگی جالب Gmail که شاید ندانید!

Gmail را دیگر همه می‌شناسند. سرویس پست الکترونیکی شرکت گوگل با فضای بزرگ و امکانات بی‌نظیر و امنیت مثال‌زدنی. شاید باور نکنید اما حتی کسانی که از جیمیل استفاده نمی‌کنند هم به نوعی مدیون جیمیل هستند چون اولین شرکتی بود که سنت ارائه فضای میزبانی با حجم بالا به صورت رایگان به کاربران را بنا نهاد. فضایی که با یک گیگابایت شروع شد و امروز به بیش از هفت گیگابایت رسیده است. این اقدام جیمیل بود که باعث شد شرکتهای رقیب مجبور به دست و دلبازی بیشتر شوند و آنها هم فضای میزبانی را زیاد کنند. نمی‌دانم آن روزها را یادتان هست که Yahoo mail به هر مشترک تنها ۴ مگابایت فضای رایگان می‌داد؟! شاید اگر جیمیل نبود مدیران یاهو هنوز هم به ارائه بیشتر از ۴ مگابایت رضایت نداده بودند!

گذریم! امروز می‌خواهم دو ویژگی جالب آدرسهای پست الکترونیکی جیمیل را معرفی کنم. ویژگی‌هایی که جدید نیست اما شاید شما تا به امروز نمی‌دانستید:

۱- بی‌اثر بودن کاراکتر نقطه (.) در آدرس : 

اجازه بدهید به جای توضیح با مثالی این ویژگی را شرح دهم. فرض کنید آدرس yourname@gmail.com متعلق به شما باشد. در این صورت آدرس your.name@gmail.com هم متعلق به شماست! اگر هنوز متوجه نشده‌اید که جریان چیست به کاراکتر نقطه (.) بین دو کلمه Your و name در آدرس دوم دقت کنید! یعنی کاراکتر نقطه در هر جای آدرس قبل از کاراکتر @ اثری در هویت و ماهیت آن ایمیل نمی‌گذارد. شما می‌توانید بین حروف بخش اول آدرس ایمیلتان هر جا که خواستید نقطه بگذراید و باز هم آن ایمیل متعلق به شماست و تمام ایمیلهای ارسالی به آن آدرس باز هم به صندوق پستی شما ختم خواهند شد. البته تعداد نقطه‌ها می‌تواند بیشتر از یک عدد باشد. به عنوان مثال این آدرس هم متغلق به شماست : y.o.u.r.n.a.m.e@gmail.com

2- اضافه کردن عبارت دلخواه به انتهای بخش اول آدرس با استفاده از کاراکتر مثبت (+) :

مجددا در قالب یک مثال این ویژگی را شرح می‌دهم. دوباره فرض کنید yourname@gmail.com آدرس شما باشد. در این صورت yourname+everything@gmail.com هم آدرس شماست. به این معنا که با اضافه کردن کارکتر + در انتهای بخش اول آدرس در ادامه آن می‌توانید هر چه می‌خوهید بنویسید و این آدرس جدید باز هم ایمیل شماست و پیامهای ارسالی به این آدرس هم به صندوق شما خواهد آمد.

خبر خوب دیگر این است که شما می‌توانید ویژگی ۱ و ۲ را با هم ترکیب کنید و به صورت همزمان از آن استفاده کنید. یعنی در یک آدرس هم از کاراکتر نقطه بین حروف استفاده کنید و در همان آدرس با استفاده از ویژگی دوم و کاراکتر + یک عبارت به انتهای آدرس اضافه کنید.

اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که این ویژگی‌ها به چه دردی می‌خورند؟

راستش را بخواهید به خیلی دردها! فرض می‌کنیم شما آدم پرمشغله‌ای هستید و هر روز با تعداد زیادی ایمیل سر و کار دارید. مثلا یک استاد دانشگاه هستید که همزمان دو درس A و B را در دانشگاه تدریس می‌کنید و دانشجویانتان باید تکالیف خود را به آدرس شما بفرستند. در اینصورت شما می‌توانید به دانشجویان گروه اول بگویید که به جای فرستادن تکالیف به آدرس yourname@gmail.com آن را به آدرس yourname+Lesson.A@gmail.com و به دانشجویان گروه دوم هم بگویید که تکالیف خود را به آدرس yourname+Lesson.B@gmail.com بفرستند. در اینصورت شما می‌توانید با تعریف کردن یک فیلتر ساده در جیمیل به جیمیلتان دستور بدهید که تمامی ایمیلهای ارسالی به این دو آدرس را با کلماتی که شما تعیین می‌کنید برچسب بزند و به عنوان ایمیل خوانده شده علامت گذاری کند. در اینصورت تا پایان ترم دیگر نیازی نیست نگران گم کردن ایمیل دانشجویانتان باشید چون گوگل با این ویژگی به سادگی آنها را دسته بندی کرده و شما با استفاده از برچسبها راحت می‌توانید تکالیف دانشجویان هر کلاس را به تفکیک با یک کلیک ببینید.

یا مثلا شما به سایتی مراجعه می‌کنید که برای ارائه خدمتی ایمیل شما را درخواست می‌کند اما از طرف دیگر شما دوست ندارید این سایت در آینده برای شما ایمیل بفرستد. می‌توانید به جای ایمیلتان آدرسی مثل yourname+spam@gmail.com به آن سایت بدهید و با استفاده از فیلترها به گوگل فرمان دهید هر ایمیلی که به آن آدرس ارسال می‌شود را بدون خوانده شدن پاک کند! 

Saturday, December 3, 2011

تصاویری که میلیونها کاربر وب شیفته کرده

تصاویری تماشایی که میلیونها کاربر وب را شیفته کرده است نشان می دهد یک شامپانزه با شیشه مشغول شیر دادن یک توله ببر است. در طبیعت گاهی صحنه هایی دیده می شود که قبول آن چندان آسان نیست. یکی از این موارد که میلیونها کاربر وب شیفته خود کرده است در باغ وحش "ساموت پراکان" در پایتخت تایلند به ثبت رسیده است. براساس گزارش لاستمپا، در این تصاویر، یک شامپانزه همانند یک مادر خوانده یا پرستار بچه با استفاده از شیشه شیر مشغول شیر دادن به یک توله ببر 28 روزه است و هنگام شیر دادن به توله ببر به بازدیدکنندگان لبخند می زند.